کد خبر: ۷۸۴۰
۰۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

روزگاری برف‌روبی، اولویت اول شهرداری مشهد بود

در سال ۴۳ سخنگوی شهرداری اظهار می‌کند: «۴ هزار کامیون برف و یخ به وسیله مأموران برزن‌های هشت گانه شهرداری از داخل شهر به خارج آن حمل و تخلیه شده است».

می‌گویند برف در قدیم آن‌قدر زیاد بوده که درمیان آن تونل می‌زده‌اند و یک ماه پس از عید هم این رخت سفید‌پوش، میهمان کوچه‌ها بوده است. بعضی بزرگ‌تر‌ها هم از اهمیت سبک کردن پشت‌بام خانه‌ها و برف‌روبی در زمستان‌های گذشته می‌گویند و از درست کردن آدم‌برفی‌های غول‌پیکری که تا ماه‌ها در کوچه‌های شهر باقی می‌ماند، اما این داستان‌ها امروز برای ما رؤیایی بیش نیست؛ سال‌هاست که در مشهد دیگر از آن زمستان‌های پربارش خبری نیست.

اهمیت برف‌روبی هم به همان میزان کم شده است. صحبت امروز ما درباره خاطرات برفی نیست. اتفاقا امروز می‌خواهیم به‌سراغ دردسر‌های برفی شهر برویم و درباره روند تغییر برف‌روبی سنتی به مکانیزه حرف بزنیم.

مسئله برف قبل از بلدیه!

از وقتی خانه‌ها درکنار هم ساخته شدند و ساختار کوچه‌ها شکل گرفت، بارش برف‌های سنگین در زمستان مسئله بوده است. مردم معمولا دغدغه فروریختن و نم کشیدن سقف خانه شان را داشتند و همین باعث می‌شد خیلی زود دست به کار شوند و با یک پارو روی پشت بام بروند و برف خانه شان را به درون کوچه و حیاط بریزند.

مسئله برف در کوچه ها، اما به همین راحتی حل نمی‌شد. در زمان قاجار که شهر متولی خاصی نداشت، این موضوع نمود بیشتری داشت و مشکلات فراوانی را برای شهر ایجاد می‌کرد.

روزنامه ادب در سال ۱۳۲۰ قمری می‌نویسد: «شهر مشهد مقدس که در این اوقات از زیادتی برف و باران و خرابی سنگ فرش کوچه‌ها و بسیاری لای و لجن و کثافات و قاذورات که از بی تربیتی و بی توجهی مردم در تمام معابر راه تردد مسدود شده، بعضی جا‌ها آب مثل حوض ایستاده، عوض اینکه باید این کثافات را پاک کنند، بعضی خوش انصاف‌ها آنچه می‌توانند از برف و خاکروبه و سایر کثافات حتى لاشه حیوانات از خانه‌های خود به کوچه‌ها می‌ریزند».

مأموران تنظیف درحال برف روبی

بلدیه شهر در سال ۱۳۲۵ قمری (۱۲۸۶ خورشیدی) پایه گذاری می‌شود؛ البته همان طور که می‌دانید، این اداره تازه تأسیس پیش از اینکه بتواند تحولی در شهر ایجاد کند، با شروع استبداد صغیر در سال ۱۲۸۷ خورشیدی تعطیل می‌شود و یازده سال طول می‌کشد تا با حضور شجاع الایاله دوباره گشوده شود. یخبندان و انسداد راه ها، بازهم نخستین مسئله زمستانی شهر در این دوران است.

برای همین نخستین کاری که اداره بلدیه برای جلوگیری از راه بندان در مسیر‌های آمدوشد مردم انجام می‌دهد، انتشار یک اعلان است که به اهالی اخطار می‌کند برف بام‌های خود را درمیان کوچه‌ها نریزند. مأموران تنظیف شهرداری در زمستان برای باز کردن معابر به خط می‌شوند؛ البته در این سال‌ها هنوز سرما و یخبندان می‌تواند مشکلات جدی برای آب و نان مردم ایجاد کند. در سال‌های منتهی به سال ۱۳۰۰ خورشیدی جراید از مسدود شدن معابر و افزایش نرخ اجناس و مشکلات دیگر خبر می‌دهند.

یک سال قبل این و در سال ۱۲۹۹ خورشیدی نیز چنین خبری در یکی از جراید منتشر می‌شود: «به مناسبت برودت هوا و یخبندان، آب‌ها از جریان افتاده، آسیاب‌ها گردش ننموده، آرد به حد کافی در شهر وارد نمی‌شود و قیمت نان هم ترقی کرده است. مطابق تحقیقاتی که به عمل آمد، اداره بلدیه پس از وصول این اطلاعات، درصدد چاره جویی برآمده و انباردار‌ها را احضار و آن‌ها را ملزم می‌سازد که عمله به خارج شهر فرستاده و یخ‌هایی که مانع از جریان آب گشته، شکسته، در بیابان بریزند تا آب در مجرای خود روان گردد».

خلاصه آنکه وقتی بلدیه در زمان قاجار سر کار آمد، مجبور شد کارگرانش را در زمستان به برف روبی بگمارد تا احتمالا با یک بیل و پارو و شاید همراهی یک الاغ به جنگ سرما و یخ بروند و چهره کوچه‌ها را از سفیدی برف بزدایند.

در این زمان، چاه‌هایی را برای جمع آوری آب باران در کوچه‌ها حفر می‌کردند و در نزدیک زمستان، آن‌ها را تمیز می‌کردند و سنگ‌هایی را بر روی آن قرار می‌دادند تا در موقع بارش برف، آن‌ها را بردارند و برف‌های کوچه را در چاه بریزند و در آن را بگذارند.

 

درباره روزگاری که برف‌روبی، اولویت اول مشهد بود

 

برای زمستان قایق بسازید

شاید هنوز به عمق دردسر‌های برف زمستانی در ۱۰۰ سال پیش مشهد پی نبرده باشید. با شکل گیری بلدیه، درخواست‌های شهروندان از مسئولان شهری و توقعشان از خدمات شهری به خصوص در زمستان بیشتر می‌شود؛ مسئله‌ای که مطبوعات آن ر ا منعکس می‌کنند؛ برای نمونه کنایه طنزآمیزی را که در روزنامه «فکر آزاد» به چاپ رسیده است، می‌خوانیم: «بفرمایید دولت، سیصد عدد قایق چوبی برای موقع زمستان بسازد.

این قایق‌ها را روی دریاچه‌های آب و گل که در کوچه‌ها تشکیل می‌شود، به کار انداخته، اشخاصی را که خودشان نمی‌توانند از آب و گل عبور کنند، توسط قایق عبور داده، از هرکدام یک شاهی و بیشتر هرچه انصافتان حکم کند، حق العبور بگیرید».

در دی ماه همان سال، اعتراض دیگری در همین روزنامه منتشر می‌شود: «از مهندسین بلدیه درخواست می‌کنیم ارتفاع کوهی که در کوچه‌های بالاخیابان واقع و از خاکروبه‌های کوچه تشکیل شده، نسبت به سطح دریایی که در اول کوچه حوض لقمان واقع و از آب‌های برف و باران به وجود آمده، برای اطلاع بنده و دیگران، به وسیله روزنامه فکر آزاد تعیین کنید».

 

خرید قاطر و اسب برای خدمات شهری

البته هرچه بر عمر بلدیه افزوده می‌شود، بر دایره خدمات آن در زمستان نیز افزوده می‌شود. به مرور امکاناتی مانند گاری و چرخ دستی و درشکه به کمک کارگران می‌آیند تا نظافت شهر را راحت‌تر کنند. وسایلی که در تابستان برای حمل زباله به کار برده می‌شوند، در زمستان برف و یخ کوچه‌ها را جابه جا می‌کنند.

ردپای این خرید‌ها در سال‌های ابتدایی قرن چهاردهم دیده می‌شود؛ به طور مثال در فروردین سال ۱۳۱۴ پنجاه چرخ دستی برای حمل زباله و پانزده رأس قاطر برای بلدیه می‌خرند. در تیرماه این سال نیز شش رأس اسب برای بستن به گاری‌های نقلیه و سه دستگاه گاری به ناوگان خدمات شهری افزوده می‌شود.

این امکانات شهری در زمستان به کمک برف زدایی مشهد می‌آیند. در اخبار جراید تا این تاریخ، خبری از ماشین نیست، اما برف روبی انجام می‌شود. به نظر می‌رسد سطح کوچه‌ها با استفاده از حیوانات و گاری ها، نظافت می‌شده است.

درباره برف روبی در سال ۱۳۱۵ در جراید آمده است: «چون فزونی برف در معابر و خیابان‌ها موجب زحمت عابرین و وسایل نقلیه شده، طی چند روز مأمورین رفت وروب شهرداری، مشغول پاک کردن راه‌ها و نقل برف‌ها به خارج شهر شده اند».

 

ورود ماشین به خدمات شهری

شهریور سال ۱۳۱۶ احتمالا نخستین ماشین برای شهرداری مشهد خریداری می‌شود. این خودرو یک ماشین باری پنج تنی است که در آستانه پاییز و زمستان به کمک شهر می‌آید. به مرور بر تعداد نقلیه موتوری بلدیه افزوده می‌شود و جای گاری‌ها و درشکه‌ها را می‌گیرد تا کار کارگران نظافت شهر را راحت‌تر کند.

مرداد سال ۱۳۳۰ در جلسه انجمن شهر مذاکراتی صورت می‌گیرد و موافقت می‌شود که ۱۰ دستگاه گاری و دو درشکه فروخته شود و به جای آن ها، یک دستگاه جیپ و چهار دستگاه کامیون زباله کشی خریداری شود. دو وانت کمپرسی نیز در سال ۱۳۳۷ از تهران خریده می‌شود تا برای حمل زباله و امور شهری استفاده شود. ازسوی دیگر در این سال ها، خیابان‌ها یک به یک به بافت شهری مشهد افزوده می‌شوند و بر کار دایره نظافت بلدیه می‌افزایند.

ریختن برف در معابر همچنان ممنوع است و اشخاصی که برف‌های پشت بام و دکان خود را به کوچه و معابر بریزند، متخلف شناخته شده، دستگیر می‌شوند. در همین سال هاست که رد چرخ کامیون‌ها برای برف روبی دیده می‌شود.

در یکی از اخبار این سال‌ها در روزنامه آفتاب شرق آمده است: «برای تسهیل رفت وآمد، وسایل نقلیه مأموران شهرداری با کمک مأموران اداره راه، مشغول برف روبی خیابان‌ها و کوچه‌ها می‌باشند و کامیون‌های شهرداری، مشغول جمع آوری برف در کوچه‌ها شدند».

نخستین ماشین برف روب به شهر می‌آید

هرچه بر گستردگی مشهد و تعداد خودرو‌های حاضر در خیابان‌های آن افزوده می‌شود، اهمیت برف روبی در این شهر هم افزایش می‌یابد. دهه ۴۵ خورشیدی، خیابان‌های شهر با سرعت هرچه بیشتر به بیرون از آن می‌خزیدند و خانه‌ها یکی یکی از دل خاک می‌روییدند تا شهر شکل تازه‌ای به خود بگیرد.

در این سال ها، برف با آسمان مشهد آشتی بود و نزولات آسمانی، رخت سفید بر تن شهر می‌پوشاندند. همه این ماجرا باعث می‌شد خدمات شهری در زمستان، اهمیت بیشتری پیدا کند. در سال ۴۳ سخنگوی شهرداری اظهار می‌کند: «۴ هزار کامیون برف و یخ به وسیله مأموران برزن‌های هشت گانه شهرداری از داخل شهر به خارج آن حمل و تخلیه شده است».

سال ۴۵ نیز در روزنامه آفتاب شرق، گزارشی به چاپ می‌رسد که از برف پنجاه سانتی در اغلب کوچه‌ها خبر می‌دهد. در این گزارش آمده است: «در این روز‌های برفی، اغلب کوچه‌ها را حدود پنجاه سانتی متر برف پوشانیده، به طوری که ایاب وذهاب عابرین مشکل شده و متأسفانه اکثر منازل بدون توجه، برف‌های پشت بام‌ها را به داخل کوچه‌ها ریخته اند».

سال ۴۷ نیز با پیشنهاد شهرداری و تصویب استانداری خراسان، نخستین ماشین برف روب را برای شهر می‌خرند تا پای برف روب‌ها هم به شهرمان باز شود.


دهه ۵۰، زمستان‌های سخت و پربرف

شاید تصور شود با ورود برف روب، مشکلات خیابان‌های زمستانی در گذشته حل شد، اما نگاهی به اخبار چیز دیگری می‌گوید. در بهمن سال ۴۷ بارش برف آن قدر سنگین است که شهرداری با ماشین برف روب، بولدوزر و یک دستگاه گریدر لشکر ۶ خراسان و ششصد رفتگر به همراه پانصد کارگر و دویست سرباز، برف‌ها را می‌روبد و خیابان‌ها را تمیز می‌کند. همچنین یازده دستگاه از جیپ‌های سپاه بهداشت در خیابان‌ها به حرکت درآمده، مردم را به محل‌های کار و منزل آنان می‌رسانند.

در دی سال ۴۸ نیز بارش برف سنگین ۴۸ ساعت ادامه می‌یابد و همه تجهیزات شهرداری ازجمله گریدر، بولدوزر و ماشین برف روب و تمام کارکنان شهرداری به اضافه پانصد کارگر برای باز کردن معابر، بسیج می‌شوند. سال ۴۹ برف سنگین، مشهد را سفیدپوش می‌کند و کامیون‌ها و خودرو‌ها در شهر راه می‌افتند و مسیر‌های اصلی آن را از وجود برف پاک می‌کنند. اما قصه سال ۵۰ متفاوت‌تر از دیگر سال هاست.

در این سال، برفی در مشهد می‌آید که رکورد گینس را می‌شکند و شهر را چند روز به حالت تعطیل درمی آورد. طبق اظهار سخنگوی شهرداری مشهد، در این سال بیست دستگاه گریدر، بولدوزر، تراکتور و سی دستگاه کمپرسی شهرداری به همراه چهل دستگاه کامیون از پیمانکاران با کمک مأموران برزن‌های نُه گانه و فضای سبز و دویست کارگر، مشغول پاک کردن بر ف خیابان‌ها و پاک سازی معابر عمومی شهر می‌شوند.

یک ماه بعد همچنان برف روبی ادامه دارد و طبق آمار، ۸ هزارو ۶۱۰ کامیون برف از مشهد بیرون می‌رود تا این شهر دوباره به روال سابق خود بازگردد. شاید این بزرگ‌ترین تجربه مشهد در مقابله با برف‌های سنگین بوده است و بارش برف سنگین سال‌های ۵۵ و ۵۶ و ۵۸ و ۶۰ و ۶۲ که در مطبوعات انعکاس یافته است، دربرابر این تجربه ناچیز باشد.

* این گزارش شنبه دوم دی‌ماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۱۱۴ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44